تصويرگری صحنه های نبرد انسان با موجود خيالي
تصويرگری صحنه های نبرد انسان با موجود خيالي
چکیده:
از گذشته تا به امروز شاهنامه فردوسی یکی از مهمترین کتابهایی است که همواره مورد توجه نگارگران بوده است.
نبرد انسان با موجودات اهریمنی از مهمترین داستانهای اساطیری و حماسی شاهنامه است.
ریشه های اساطیری این داستانها، متأثیر از ساختار کلی اساطیر ایران و به نوعی تقابل خیر و شر را در قالب ادبیات و نگارگری به تصویر میکشد.
از اینرود در این نوشتار با تکیه بر مطالعات کتابخانهای و با هدف تطبیق و آشکار کردن میزان تأثیرپذیری نگارگران از متن شاهنامه و ارائه و شناخت خصوصیات تصویری در 16 نگاره از نگارههای شاهنامه طهماسبی با تأکید بر ویژگیهای بصری و عوامل مؤثر در تصویرگری صحنههای نبرد انسان با موجود خیالی انجام گرفته است.
نتایج تحقیق حاضر که به شیوه توصیفی ـ تحلیلی انجام شده نشان میدهد که نگارگران شاهنامه طهماسبی از شاهنامه به عنوان منبع اصلی الهام خویش بهره جستهاند و در بسیاری موارد صحنهآرایی را در عین وفاداری به متن به انجام رسانده اند.
در این راستا نگارگران برای طرح مضمون شعر، عناصر بصری و ویژگیهایی را به کار گرفته شاند که قابلیت آشکارسازی هر چه بیشتر مفاهیم این اشعار را داشته باشد.
5ـ 1 نتیجه گیری
در این رساله به این سوالات پاسخ داده شد:
- ويژگيهای بصری در نگارههای نبرد انسان با موجود خيالي در شاهنامه شاه طهماسب چيست؟
- روش تصویرگری در شاهنامه طهماسبی به چه صورت بوده و نگارگر در صحنههای نبرد انسان با موجود خیالی از چه ویژگیهایی استفاده نموده که باعث خلق نگارههایی به صورت هماهنگ و یکدست شده است؟
- چه ارتباطی بین ویژگیهای بصری و محتوا (نبرد انسان با موجود خیالی) و جنبههای معنایی آن در شاهنامه طهماسبی وجود دارد؟
102 نگاره از نگارههای شاهنامه طهماسبی به رزم اختصاص داده شده است.
در میان موضوعات فرعی نیز، بیشترین تعداد به رزمهای انسانی اختصاص دارد.
نکته شایان توجه دیگر، تخصیص 16 نگاره به رزم انسان با موجود خیالی میباشد.
در راستای روایت تصویر و رابطه موجود میان شعر و نگاره، نگارگر در بسیاری موارد صحنهآرایی را در عین وفاداری به متن رعایت کرده است.
نگارگر در عین حالی که به شاهنامه به عنوان منبع اصلی الهام خویش وفادار بوده است، در پی برخورد سطحی با اشعار نیست و تصاویر خود را با دستیابی به مفاهیم، ذهنیات و آموختههای خود خلق میکند.
او برای طرح مضمون شعر و دستیابی به این مفاهیم از ویژگیهای مختلفی استفاده کرده است.
از جمله این ویژگیها، مهارت در اجرا، نحوه چیدمان عناصر، نوع ترکیببندی، استفاده از جنبههای نشانهای و نمادین، استفاده از بافت و شکل، حرکت و حالت عناصر در صحنه، استفاده به جا و خلاقانه از رنگها در ساختار و تنظیم دقیق آنها در صحنه است.
در راستای ترجمه تصویری متن، نگارگر علاوه بر القای مفاهیم و همگامی با شاعر، برای طرح مضمون شعر و بیانی تأثیرگذارتر از روشها و ویژگیهای مختلفی بهره جسته است.
از جمله این ویژگیها افزودن جنبه اغراق در طراحی و رنگآمیزیها، نحوه بکارگیری بافت و فرم اشکال، نحوه استقرار عناصر در صحنه و در کنار یکدیگر، حالات و حرکت در پیکرهها، مهارت در اجرا، نوع ترکیببندی، استفاده از برخی عناصر با جنبهای نمادین و نشانهای، گزینش رنگی و استفاده خلاقانه از رنگهاست.
در تصویر کردن حالت اشکال و عناصر تصویری در صحنه، نیمه بودن آدمها و اسبهایشان در کنارههای قاب تصویر حاکی از ادامه داشتن و انبوه سپاهیان به واسطه تداعی شدن جمعیت در ذهن بیننده است.
در حالات و حرکت پیکرهها، شخصیت هر یک از افراد و احساس آنها نسبت به آنچه در جریان است، به وسیله وضعیت دستها، حرکت ابروها و سمت نگاه و حالتی که به صورت خود گرفته است، مشخص میگردد.
حالت و نوع شکل برخی از عناصر در صحنه، نمایشدهنده همان مضامینی است که هنرمند نگارگر انتظار دارد، مخاطب اثرش آن را دریافت کرده و بپذیرد.
ترکیببندی در آثار به لحاظ پیوستگی در فرم و سطح، و نحوه قرار گرفتن آنها در ارتباط با هم ساخته شده است. ترکیببندی اثر و نحوه تنظیم رنگها در تصاویر به گونهای است که چشم را به طرف سوژههای اصلی هدایت کرده و بیننده را واداشته تا بر روی موضوع اصلی تمرکز کند.
تشخیص هندسه پنهان همچون روابط مثلثی به عنوان نقطه اشتراک نگارههای نبرد خیر و شر در این نگارهها است که باعث ایجاد هیجان و پویایی نگارهها شده است، همچنین حرکتهای حلزونی، قطری، خطی و جهتدار نیز از نمونههای این بررسی هستند.
باید گفت نگارگران این نگارهها از روش خاصی برای ارائه حرکت در آثارشان استفاده نکردهاند، بلکه با تنوع در کاربرد نقوش انسانی، حیوانی و گاهی گیاهی وجایگیری مناسب آنها در متن تصویر به ایجاد حرکت در نگارههایشان دست یافتهاند که از وجود حرکتی مجازی در آثار نگارگری نبرد با حیوانات خیالی در شاهنامه طهماسبی حکایت میکند.
کاربست و تنظیم دقیق رنگها در صحنه به گونهای است که چشم بیننده روی تک تک عناصر در گردش است.
نگارگر رنگها را ماهرانه در سرتاسر صحنه پخش کرده و یکی از عواملی که عناصر تصویر را به هم پیوند زده در گردش بودن رنگها در تمامی صحنه است.
نحوه تنظیم رنگها در تصاویر به گونهای است که نگارگر در بیشتر موارد، تندی و شفافی رنگها را برای سوژههای اصلی به کار گرفته است، در مواردی بر اساس جایگریشان در صحنه موجب تأکید و تمرکز بر روی موضوع میشوند.
نگارگر هم چنین رنگهای زنده و تضاد رنگهای مکمل را به خوبی در کنار رنگهای دیگر و در جهت کامل کردن فضای رنگی به کار برده است.
برای مشاهده مطالب بیشتر به سایت www.farzdon.ir مراجعه نماید.