تأثیر یادگیری تجربی بر شایستگی های استراتژیک و سبک تصمیم گیری مدیران
این تحقیق این که آیا مشارکت دانشجویان MBA در یک دوره شبیه سازی استراتژی کسب و کار که شامل گذراندن دوره های روانشناختی و استراتژیک بوده و هدف آن کمک به توسعه مدیریت نظری و بینش آموزشی است. بر شناخت آنها از شایستگی های استراتژیک و سبک تصمیم گیری شان موثر است یا خیر را مورد بررسی قرار می دهد.
نتایج به دست آمده در مورد خودادراکی دانشجویان از بهبودی آنها در شایستگی های استراتژیک نشان می دهد که این شبیه سازی ارزش مثبتی برای دانشجویان دارد که هم در مشارکت شان در برنامه MBA و هم در دانش شان نقش دارد.
علی رغم این سبک های تصمیم گیری به استثناء مؤلفه تحلیلی، که تقویت شده، به عنوان نتیجه شبیه سازی تغییر نمی کنند.
بنابراین ، نتیجه گرفتیم که اگرچه دانش و شایستگی های استراتژیک دانش آموزان با یک شبیه سازی استراتژی کسب و کار قابل گسترش هستند، اما سبک تصمیم گیری شان تحت تأثیر تمرین قرار نمی گیرد.
در نتیجه، وقتی سبک تصمیم گیری مدیران از قبل مشخص است، ما پیشنهاد می کنیم که می توان یک
واکنش شان را نسبت به وضعیتی در آینده را پیش بینی کرد، که به نوبه خود این گفته که “هیچ چیز به اندازه تمرین خوب علمی نیست” را تأیید می کند.
تأثیر یادگیری تجربی
نظریه یادگیری تجربی (ELT) از افرادی که می آموزند، حمایت می کند– خواسته یا نا خواسته – (Kolb، 1984) و شبیه سازی ها به شرکت کنندگان کمک می کند تا از تجربیات خود بیاموزند (Russ & Drury-Grogan، 2013).
ELT فرض می کند که چرخه یادگیری شامل چهار حالت است: تجربه ، تأمل ، تفکر و عمل، که ارزش معطوف کردن توجه فرد به خود، تجربه فوری، مشاهده و تأمل بر تجربه و تفکر و مفهوم سازی را تفسیر می کند (Peterson، DeCato، & Kolb، 2015).
اجرای شبیه سازی استراتژی کسب و کار در بین دانشجویان MBA اجرایی همانند تحقق یک آزمایش در زندگی واقعی (رفتار) مدیران تجاری است.
علاوه بر این، این نوعی تجربه آزمایشگاهی است که می تواند منجر به ارزیابی توانایی هر یک از دانشجویان برای استفاده از مفاهیم نظری در عمل و بهبود درک آنها از تئوری و عملکرد استراتژی تجارت شود.
در سه ماهه پایانی برنامه MBA اجرایی دانشکده اقتصاد دانشگاه کومبرا یک دوره شبیه سازی به صورت یک دوره انتخابی ارائه می گردد و شبیه سازی منتخب “بازی استراتژیک تجارت : رقابت در یک بازار جهانی” است که از این پس به عنوان BSG شناخته خواهد شد.
در این زمینه، هدف از این مطالعه، بررسی این موضوع است که آیا مشارکت دانشجویان MBA اجرایی در یک دوره شبیه سازی استراتژی تجارت تاثیر چشمگیری بر خود ادراکی استراتژیک و سبک تصمیم گیری این دانشجویان دارد؟
زمینه مقاله
تحقیقات گذشته از مقایسه ی روشهای شبیه سازی محور را با روشهای وضعیت محور نتیجه گرفته اند که علی رغم اینکه هر دو در درک جدی دانشجویان از چالش های استراتژیک واقعی موثرند، اولی سودآوری قابل توجهی در بازده شخصی بیشتر دانشجویان دارد (Tompson & Dass، 2000)
نتیجه
مشارکت دانشجویان در مطالعات مدیریت انتقادی چالشی برای آموزش مدیریت تلقی می شود (شوارتز ، 2013).
از طرف دیگر، انجام ها کارها به صورت گروهی ممکن است دانش را گسترش دهد و بعضی مولفین پیشنهاد می کنند که یادگیری سازمانی با تصمیم گیری های بیشتر تقویت می شود. (Bettis-Outland، 2012).
شبیه سازی BSG به شرکت کنندگانی برای انجام تحلیل کاملی از محیط رقابتی و موقعیت استراتژیک خود برای فرمول بندی و اجرای استراتژی های تجاری نیاز دارد.
در نتیجه، هر تیم (شرکت) برای رسیدن به برتری رقابتی باید در مورد تعداد زیادی متغیر تصمیم بگیرد.
نتایج به دست آمده در مورد خود ادراکی دانشجویان از بهبودی آنها در شایستگی های استراتژیک نشان می دهد.
که این شبیه سازی ارزش مثبتی برای دانشجویان دارد که هم در مشارکت شان در برنامه MBA و هم در دانش شان نقش دارد.
علاوه بر این، به نظر می رسد که هر دو مهارت فرمول بندی و اجرای آن گسترش یافته اند، که تأثیر تمرین کردن بر درک تئوری و کاربرد در یک شرایط متغیر را نشان می دهد.
افزون بر اینها، یکی از یافته های مهم این است که سبک های تصمیم گیری به استثنای مولفه تحلیلی که تقویت شده در نتیجه شبیه سازی تغییر نمی کنند.
بنابراین، ممکن است نتیجه بگیریم که اگرچه دانش و شایستگی های استراتژیک دانشجویان توسط یک شبیه سازی استراتژی تجاری قابل گسترش است.
شیوه تصمیم گیری از آنجا که ممکن است به وسیله نیروهای دیگر مانند عوامل فرهنگی و شخصیت هدایت شود احتمالاً تحت تأثیر تمرین قرار نمی گیرد.