نقش مدیریت ریسک در بهرهوری نیروی انسانی
انجام پایان نامه صنایع
نقش مدیریت ریسک در بهرهوری نیروی انسانی
مقدمه
نقش مدیریت ریسک در بهرهوری نیروی انسانی
در هر جامعه اي اعم از كوچك يا بزرگ، پيشرفته يا در حال توسعه، انجام هرگونه اقدام و عملي همراه با ريسك است؛ به عبارت ديگر انجام هيچ كاري بدون ريسك نميباشد.
بطوركلي ريسك حاصل عدم اطمينان يا عدم قطعيت در هر عملي است.
مخاطرات و عدم قطعيت از عوامل اصلي ايجاد ريسك هستند.
بديهي است عدم قطعيت در انجام پروژههاي بزرگ و فعاليت گسترده مانند ساخت خطوط ريلي و مترو در هرجامعهاي بيشتر ميباشد.
در پروژههاي عمراني مانند: تونلها، احداث ايستگاهها، خطوط ريلي شهري و بين شهري، مجتمعهاي مسكوني و تجاري در قلب اين خطوط، موضوع ريسك جدي است و لازم است مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد.
ريسك بيان كننده احتمال از دست دادن يا بدست آوردن صرفه اقتصادي، وقوع خطر فيزيكي، خسارت يا تعلل در انجام كاري به عنوان نتيجه منطقي عدم قطعيت مرتبط با يكسري اعمال خاص است.
بطور مثال پروژههاي ساخت و ساز خطوط حمل و نقل ريلي بويژه مترو در دستيابي به اهداف زماني، هزينهاي و كيفي مورد نظر با مشكلات و شكستها و ريسكهاي خاص خود مواجه بوده اند.
سيستم حمل و نقل شهري (كه شبكه حمل و نقل ريلي به عنوان زيرشاخه اي از آن محسوب ميگردد) از اجزاي مختلف تشكيل شده است كه يك جزء آن ميتواند بر ديگر اجزا و انسانها تاثيرگذار باشد.
تمام اين اجزا داراي ريسك هستند که بعضي از اين ريسكها مستقل و برخي ديگر وابسته اند.
مديريت حمل و نقل شهري، مديريتي است كه تكتك اجزاي ريسكهاي مربوطه را بشناسد و آنها را مديريت نمايد.
بنابراين شناخت انواع ريسك، كسب اطلاعات در مورد آنها، ارزيابي اطلاعات در خصوص دستيافتن به پيامدهاي آنها، تصميم
سازي وتصميم گيري در واقع همان مديريت ريسك است.
بهرهوري يکي از مفاهيم مهم و اساسي است که چگونگي استفاده از عوامل توليد را در توليد محصول نشان ميدهد.
ارتقاء بهرهوري بر پديدههاي اصلي اقتصادي، اجتماعي و سياسي جامعه مانند کاهش تورم، افزايش سطح رفاه عمومي، افزايش سطح اشتغال و توان رقابت سياسي تأثير وسيعي دارد.
تغيير و تحولات بينالمللي در زمينههاي اقتصادي و اجتماعي از جمله تغييرات شديد تکنولوژيکي، جهاني شدن اقتصاد و بروز شوكهاي برونزاي بينالمللي از يک طرف و تحولات سياسي و اقتصادي مانند:
- ساختار جوان و رشد جمعيت
- ، افزايش آگاهيهاي عمومي و انتظارات آنها براي برخورداري از رفاه اقتصادي و اجتماعي بيشتر،
- زمينهساز بروز تغييرات و تحولات در هزارهي سوم و اجراي چهارمين برنامه ي توسعه اقتصادي،
- کاهش تصديگري دولت،
- افزايش سهم و جايگاه بخش تعاوني و خصوصي و به ويژه مشارکتهاي مردمي در فعاليتهاي اقتصادي ميباشد.
به طور کلي، توسعه بخش تعاون در هر کشوري يا از طريق ايجاد ظرفيتهاي جديد (سرمايهگذاري براي تأسيس شرکتهاي تعاوني جديد) و يا از طريق استفاده بهتر از ظرفيتهاي موجود و به عبارت روشنتر از شرکتهاي تعاوني موجود ميتواند حاصل شود که به عنوان ارتقاء بهرهوري ميتوان از آن نام برد.
در حال حاضر تقريباً تمامي کشورهاي توسعه يافته و بسياري از کشورهاي در حال توسعه موفق، سرمايهگذاريهاي زيادي در جهت ارتقاء بهرهوري در سطوح ملي، منطقه يا، بخشي، مؤسسات، سازمانها و حتي افراد انجام داده و رشد و توسعه روزافزون خود را مديون توجه و نگرش صحيح به اين مسأله ميدانند.
بيان مسئله
نقش مدیریت ریسک در بهرهوری نیروی انسانی
مديريت ريسك در بهرهوري نيروي انساني يك عامل كليدي در موفقيت سازمانها محسوب ميگردد.
سازمانها به مديريت انواع ريسكهايي كه ممكن است با آن مواجه شوند،
از قبيل ريسكهاي عملياتي،
ريسكهاي سرمايهگذاري مجدد و … توجه نشان دادند و حتي به بهبود روشهاي توليد، طراحي ساختارهاي مناسب سازماني، طراحي مجدد مشاغل وساير اصلاحات نيز تمركز كردند.
اما به ريسكهايي كه از سوي منابع انساني ممكن است به شركت تحميل شود، توجه كمتري نشان دادند.
ولي سرانجام به اين نكته پيبردند كه از ميان تمامي منابع، اهميت و ارزش نيروي انساني چشمگيرتر و بالاتر است.
درنتيجه تلاشها به عواملي كه به افزايش بهرهوري نيروي انساني اثر مي گذارد معطوف گرديد.
از سوي ديگر در روند جهانيشدن، سازمانها ميل به کسب مزيت رقابتي پايدار دارنـد تا بتوانند جايگاه و موقعيت خود را تحکيم بخشند.
نظام ارزيابي عملکرد يکي از ابزارهايي است که به سازمان جهت تعيين جايگاه و درك موقعيت خود در اين عرصه و ساير موارد ياري مي رساند(2).
مترو در انتقال حجم عظيمي از مسافران درون شهري در طول شبانهروز نقش انكار نشدني را دارا ميباشد.
اما يكي از مواردي كه همواره از دغدغههاي مديران شهري بوده و اهميت بسزايي دارد؛ مديريت ريسك در حمل و نقل مسافري بوده چراكه ضروري است در همين راستا سيستمي كه حفاظت از جان و مال مسافران را تامين مينمايد، بهبود يابد.
يكي از فعاليتهاي مرتبط در اين زمينه مديريت نمودن انواع ريسكها و خطراتي هست كه وجود آنها محتمل بوده و از طرفي منجر به افزايش بهرهوري نيروي انساني خواهد گرديد.
از مهمترين عواملي كه در كاهش ميزان خسارتها و تلفات در زمان بروز حوادث تاثير فراواني دارد؛ وجود سيستم مديريت ريسك كارا ميباشد.
وقوع سوانح غيرمترقبه و همچنين حوادثي كه در اثر اشتباهات و خطاهاي انساني بوجود ميآيد و يا خرابيهايي كه منجر به تعطيلي و عدم خدمترساني به مشتريان ميگردد مانند
- بروز آتشسوزي، برقگرفتگي،
- خارجشدن قطار از ريل،
برخورد دو قطار با يكديگر و يا خرابي قطارها و … اجتنابناپذير بوده و بيشك خسارات جبران ناپذير مالي و رواني را به دنبال خواهد داشت و موجب اختلال در سيستم حمل و نقل و مديريت شهري خواهد گرديد كه متعاقباً كاهش ميزان رضايتمندي مسافران را در پي خواهد داشت.
لذا ميبايست فعاليتهاي نيروي انساني به گونهاي باشد تا ضمن اينكه هوشمندانه به فعاليتهاي محوله جاري بپردازد با ايجاد يك مديريت ريسك صحيح و كارا از وقوع سوانح و حوادث آتي نيز پيشگيري نموده تا از ايجاد خسارات و همچنين طبعات بعدي جلوگيري بعمل آيد.
پيشبيني ميشود فعاليت راهبران به اقتضاي شغلي كـه دارند با خطرات متعددي مواجه باشد كه هر كدام از ايــن خطرات از ريسك (احتمال و پيامد) متفاوتي برخوردارند.
از طرفي معمولاً منابع و امكانات كافي براي كنترل همه خطرات در دسترس نيست و لازم است خطراتي كه ريسك بالاتري دارند مشخص شـوند تا در اولويت برنامههاي كنترلـي قـرار گيرند؛
بنابراين، هدف ديگر اين مطالعه اولويت بندي خطرات شغل راهبري مترو جهت انجام اقدامات كنترلي ميباشد و باتوجه به اينكه مترو مستعد تعداد حوادث زيادي ميباشد؛
لذا با شناسايي و ارزيابي به موقع ريسكهاي بالقوه و كنترل آنها و نيز با صدور اقدامات اصلاحي و پيشگيرانه مناسب منجر به رفع موانع و مشكلات و ايجاد بهبود مستمر ونهايتاً بهرهوري بيشتر سيستم شده و همانطور كه قبلاً اشاره شد افزايش بهرهوري نيروي انساني كه بتواند به يك سيستم ايمن در حمل و نقل مسافري تبديل گردد؛
را در پي خواهد داشت. در جهت رسيدن به اين هدف مهم، موضوع مديريت ريسك در خطوط مترو يكي از دغدغههاي مديران شهري بوده كه در اين زمينه تاكنون اقدام خاصي انجام نشده است و هيچ تفكري قبل از وقوع بحران براي كاهش خطرات و مديريت بحران نشده است.
ارزيابي در مديريت منايع انساني يکي از وظايف مهـم و کليدي است که به وسيله آن وضعيت موجود نيروي انساني بررسي و نقاط ضعف و قوت آن مشخص ميشـود.
يک سازمان زماني موفق خواهد بـود کـه با بهرهگيري صحيح از منـابع بتواند خواستههاي ذينفعان خود را برآورده کند و اهداف سازماني را پوشش دهد.
به اين دليل ماموريت اصلي نظام ارزيابي عملکرد سنجش ميزان موفقيت سازمان در دستيابي به اهداف آن است (3).
ارزيابي عملکرد در سازمانها فرآيندي است که با استفاده از آن ميتوان سازمان را بر مبناي اهداف و رسالتشان مورد ارزيابي قرار داد و ميزان موفقيت آنها را در راستاي دستيابي به اهداف و يا ميزان انحرافشان از اهداف سنجيد.
اين پاياننامه براساس مفهوم فازي و بکارگيري دو رويکرد تاسيس و تحليل پوششي دادهها در محيط فازي رويکرد يکپارچه جديدي را براي ارزيابي عملکرد مديران معرفي نمايد.
تا با هدف مديريت ريسک سيستمهاي حمل و نقل موجود در کلان شهرها، معيارهاي مناسب جهت استفاده از هر سيستم حمل و نقل عمومي را بر اساس تحليل پوششي داده ها (DEA) و دو مدل آن BCC و CCR براي برآورده کردن.
اهداف مهم شهر شامل :
بالابردن راندمان و کارايي،
کاهش شلوغي،
کاهش زمان سفر،
کاهش زمان انتظار
استفاده بهينه از سطح معابر تعريف کرده
در پايان نوع سيستم حمل و نقل عمومي در محورهاي مختلف شهر با استفاده از روشهاي استاندارد آمارگيري و روش تحليل سلسله مراتبي (AHP) با رعايت کليه شرايط و استفاده از مستندترين منابع موجود در کنار آمارگيري و نظرسنجي دقيق ارائه خواهد شد.
تکنيکCCRيکي از جديدترين و کاراترين تکنيکهاي تصميم گيري چند معياره است که به منظور وزندهي عوامل و معيارهاي تصميمگيري بکار مي رود.
همانطور که ميدانيم، در روشهاي تصميمگيري چندمعياره از جمله روش تحليل سلسله مراتبي شاخصها و معيارها و زيرمعيارهاي تصميمگيري را ميتوان توسط مقايسههاي زوجي و تحليل نظرات خبرگان رتبهبندي نمود و آنها را از ارجحترين و با اهميتترين به کم اهميتترين مرتب نمود.
اما در روش بهترين- بدترين(Best-Worst-Method)، بهترين و بدترين شاخصها و معيارها توسط تصميم گيرنده مشخص ميشود و سپس مقايسه زوجي بين هر کدام از اين دو شاخص، که بهترين و بدترين هستند، با ديگر شاخصها صورت ميگيرد.
آنگاه مساله تبديل به يک مساله برنامهريزي خطي ميشود بدين گونه که وزن شاخصها به صورتي بدست آيد که تفاوتهاي مطلق اوزان حداقل گردد.
تحليل چند شاخصه رضايت (BCC) از جمله تكنيـكهـاي نـوين توسـعه داده شـده بهمنظور تحليل رضايت مشتريان، مبتني بر برنامهريزي آرماني خطي است.
اين تكنيك به منظور غلبه بر ضعف مدلهاي پيشين تحليل چندمعياره رضايت، شامل فرض مقياس فاصلهاي دادهها و برازش ضعيف مدلها توسعه داده شده است.
اين تكنيـك از دادههاي حاصل از قضاوت مشتريان در قالب پرسشنامه رضايتسنجي استفاده كرده و همزمان با تبديل دادهها به مقياس فاصلهاي، رضايت مشتريان و عوامل مؤثر بر آن را تعيين ميكند(4).
در اين پايان نامه با استفاده از اين دو تکنيک؛ مولفه ها و پارامترهاي موثر بر مديريت ريسک در استفاده از منابع انساني در حمل و نقل عمومي و رضايت شهروندان پرداخته و سپس با استفاده از تکنيک سلسله مراتبي AHP به اولويتبندي آنها ميپردازيم.
همچنين به دنبال مديريت ريسک در بهرهوري نيروي انساني نيز هستيم.
نتیجه گیری
گامهاي نهايي تحقيق از اصليترين و بنياديترين مراحل انجام آن ميباشند.
تجزيه و تحليل دقيق و نتيجهگيري درست از دادهها و اطلاعات جمعآوري شده، بدين دليل كه، مبنايي براي برنامهريزيهاي آتي در جامعه مورد تحقيق قرار ميگيرند، از اهميت دوچنداني برخوردار ميباشند.
در واقع يافتههاي به دست آمده بايد، آنچنان مستند و قابل تشريح باشند كه جامعه مورد تحقيق به درستي و صحت آنها اعتماد داشته تا براي اصلاح نواقص و كاستيهاي موجود، برنامهريزي جامعي انجام داده و به نتايج قابل پيشبيني دست يابند.
در اين فصل سعي شده است كه، با نتيجهگيري از محاسبات و آزمونهاي مختلف انجام شده، پيشنهادهايي مبتني بر يافتههاي تحقيق مطرح گردد و در آخر نيز پيشنهادهايي براي تحقيقات آينده، ارايه شود.
هدف اصلي در اين پژوهش، بررسي نقش مديريت ريسك در بهروري نيروي انساني شركت بهرهبرداري راهآهن شهري تهران و حومه ميباشد.
در اين فصل پس از بيان خلاصهاي از پژوهش، به آزمون فرضيه هاي تحقيق پرداخته خواهد شد و پس از آن نتايج تحقيق بيان ميشود. در ادامه، با توجه به نتايج اين پژوهش، پيشنهادهايي ارائه گرديده و در پايان ضمن بيان محدوديتهاي تحقيق، موضوعاتي براي انجام پژوهشهاي آينده پيشنهاد گرديده است.
برای مشاهده مطالب بیشتر به سایت www.farzdon.ir مراجعه نماید.