سرمایه گذاری ، اهرم و نقدینگی سیستم مالی
سرمایه گذاری ، اهرم و نقدینگی سیستم مالی
هدف این مقاله، بررسی تأثیر نقدینگی سیستم مالی و اهرم مشارکت در سرمایه گذاری شرکت ها است.
ما ثابت می کنیم که وقتی صندوق های خارجی به راحتی در دسترس هستند، مانند دوره های انبساطی پولی، بدهی نقش سنتی خود را به عنوان یک مکانیسم کنترل مدیریتی از دست می دهد.
در مقابل، تأمین نقدینگی سیستمی منجر به اهرم مشارکت می شود که مشکل سرمایه گذاری را افزایش می دهد.
در سطح کلان، تحقیقات ما موارد خاصی در ارتباط با تزریق نقدینگی در سراسر جهان مطرح می کند.
در سطح خرد اقتصادی ، مطالعه ما نشان می دهد که نقش انضباطی قدرت بدهی هنگامی که پول زیاد شود، به یک دوست دروغین تبدیل می شود.
بحث
براساس دیدگاه سنتی، اهرم مشارکتی مکانیزم انضباط مدیریتی و مانع سرمایه گذاری بیش از حد خواهد بود.
ما با به چالش کشیدن این دیدگاه سنتی، ثابت می کنیم که قسمت های اخیر سیاست های پولی انبساطی، نقش بدهی شرکت ها را به طرز چشمگیری تغییر داده است.
نقدینگی مالی و پولی فراوان با نرخ بهره کم ، راهی را برای مدیران فراهم کرده تا بتوانند وجوه ارزان قیمت را جهت سرمایه گذاری در سرمایه گذاری جمع کنند.
به علاوه، این نقدینگی بالا منجر شده تا طلبکاران شرایط وام را هم در شرایط پیش گزینش و هم در پس گزینش در جستجوی فرصتهای جدید سرمایه گذاری و توجه کمتر به ریسک آسانتر کنند.
در این زمینه، رویکرد متناقض ما این است که بدهی نقش انضباطی خود را از دست داده است.
نتایج ما ، بر اساس نمونه ای از بیش از 12،400 شرکت از 25 کشور OECD بین سال های 2003 و 2014 ، از این دیدگاه پشتیبانی می کند.
ما می دانیم که نقدینگی سیستم مالی جهانی باعث افزایش سرمایه گذاری مشارکتی شده است. علاوه بر این، در می یابیم که اهرم مالی شرکتهای مالی با افزایش سرمایه گذاری در این زمینه های نقدینگی فراوان رابطه مثبت دارد.
بنابراين ، سرمايه گذاري نه تنها توسط صندوق هاي داخلي يا سهام عدالت تشديد مي شود — همانطور كه به طور سنتي شناخته شده است – بلكه به دليل جريان نقدينگي جهاني، بدهي هاي خارجي نيز تشديد مي شود.
ما آگاهیم که ممکن است تعدادی دیگر از عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری بیش از حد شرکتها مانند ساختار مالکیت ، طرح های جبران مدیریتی یا محیط قانونی و نهادی نیز وجود داشته باشد.
نتایج ما به ما امکان می دهد قطعه جدیدی را به این معما اضافه کنیم.
این نتایج پیامدهایی در سطح کلان دارد زیرا آنها وجود یک بخش تاریک به تزریق نقدینگی در سراسر جهان را نشان می دهند.
در سطح خرد اقتصادي، مطالعه ما خواستار تحقيقات بيشتر در مورد نقش متغير موضوعات در سطح شرکتها مانند تراز نقدي است.
این که آیا سیاست های پولی اخیر در نحوه تأثیر نقدینگی شرکتها بر مشکلات سرمایه گذاری تأثیر گذاشته است یا خیر، می تواند راهی برای تحقیقات آینده باشد.
برای مشاهده مطالب بیشتر به سایت www.farzdon.ir مراجعه نماید.