رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و ریسک
رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و ریسک
انجام پایان نامه مدیریت
مقدمه
رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و ریسک
امروزه موضوع مسئولیت زیست محیطی و اجتماعی در سطح بین المللی اهمیت بیشتری یافته است.
رهبران شرکتهای بزرگ با یک وظیفه پویا و چالش برانگیز در تلاش برای اعمال استانداردهای اجتماعی اخلاقی در عملیات و فعالیتهای کسب و کار روبرو هستند. شرکتهای بزرگ و معتبر جهانی مسئولیت اجتماعی در برابر اجتماع و محیط اجتماعی را جزئی از استراتژی شرکتی خود می بینند.
چرا که اخیرا شرکتها درگیر چالشهای جدی ناشی از رقابت بر سر منابع کمیاب شده اند.
در سالهاي اخیر این نظریه مطرح است که کسب و کار نباید صرفاً منجر به کسب سود و افزایش ثروت سهام داران شود بلکه باید مسئولیت هایی در قبال کارکنان، محیط زیست و جامعه بپذیرد. این نظریه تحت عنوان مسئولیت اجتماعی شرکت به یکی از ویژگی هاي شرکت ها تبدیل شده است.
مسئولیت اجتماعی بنگاه ها برآیند چهار مؤلفۀ مسئولیت اقتصادي، مسئولیت قانونی، مسئولیت اخلاقی، مسئولیت هاي بشردوستانه است.
شرکت های فعال در بازار صنايع بورس اوراق بهادار تهران امروزه از چالش های ریسک اجزای قیمت که ممکن است به وجود آید مستثنی نیست خصوصاً با توسعه کمی و کیفی شتابانی که در سالهای اخیر در ریسک اجزای قیمت و خطر ریزش قیمت سهام در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران رخ داده است .
همچنین به خاطر گستردگی فعالیت ها، شرکت ها به جدیدترین روش هاي برآورد ريسك نیاز دارند تا ریسک احتمالی تا حد امکان کاهش یابد.
بنابراین در این پژوهش درصدد هستیم که وضعیت فعلی ریسک بازار صنايع بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار داده .
بر مبنای آن به برآورد رابطه ریسک اجزای قیمت بر خطر ریزش قیمت سهام بپردازیم تا بدین طریق شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بتواند در این محیط پرتلاطم به حیات خود ادامه دهند و خود را پیشاپیش برای تغییرات آتی آماده سازند.
بیان مسئله
رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و ریسک
بسیاری از انواع تعارضات در بازار پیش میآیند زیرا خلا و شکاف از حیث شناخت یا اطلاعات بین دو گروه از افراد وجود دارد که از آن تحت عنوان عدم تقارن اطلاعاتی اطلاق میگردد.
دریافت زمانی که افراد مختلف مسائل متفاوتی را درمییابند و به شکل متفاوت تفسیر میکنند، عدم تقارن اطلاعاتی به وجود میآید و این دارندگان اطلاعات خصوصی میتوانند بطور بالقوه تصمیمات بهتری در راستای دستیابی به مزیتی بهتر را اتخاذ کنند.
با توسعة بازارهای سهام، برخی مدیران شرکتها از تکنیکهای فرصت طلبانه مانند مدیریت سود و داد و ستد درونی در راستای دستیابی به پاداش غیر واقعی بهره برده و این رفتار ممکن است به منافع یا حقوق ذینفعها آسیب برساند.
بعنوان نمونه، رسوایی مالی اتفاق افتاده در شرکت انرون در سال 2000 که بعنوان بزرگترین شرکت انرژی در زمان خود محسوب میشده است، منتهی به زیانهای هنگفت برای شمار زیادی از سرمایهگذاران و ذینفعها شد. چنین شرایطی ممکن است در اثر عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و ذیفع ها پیش بیاید.
چگونگی محافظت از منافع سرمایهگذاران از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بازار مسئلهای بسیار مهم است.
نتیجة عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه چیست؟ هنگامی که سرمایهگذاران اخبار بد در مورد شرکت را دریافت میکنند، ممکن است با سرعت چشمگیر شروع به فروش سهام بنمایند که درنتیجه قیمت سهام شرکت به سرعت افت خواهد کرد و به دنبال آن ریسک سقوط قیمت سهام برای شرکت افزایش خواهد یافت.
از آنجایی که سرمایه گذاران صرفاً اطلاعات مرتبط با شرکت را بصورت انفعالیدر بازار به دست می آورند، حجم قابل توجهی از عدم تقارن اطلاعات در بازار سهام پیش می آید.
کوتاری و همکاران (2009) تصریح نمودهاند که توزیع بازدههای سهامدر صورتی متقارن خواهد بود که اعلام اخبار خوب و بد متقارن باشند- یعنی مدیران نه تنها اخبار خوب را اعلام میکنند بلکه اخبار بد را اعلام میکنند و این گونه اخبار به شکل تصادفی نمود مییابند.
با این وجود، پاستنا و رونین(1979) و کوتاری و همکاران(2009) دریافتهاند که مدیران گرایش به پنهان کردن اخبار بد برای سرمایهگذاران را داشته و صرفا اخبار خوب را اعلام میکنند.
جین و ر این باور بودند که ظرفیت برای اخبار بد و شنیدن آنها اندک است و سقوط سهام زمانی اتفاق میافتد که حجم زیادی از اخبار بد به بازار درز کند.
بنابراین چگونگی کاهش ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها به مسئلهای مهم تبدیل شده است.
در این تحقیق نظریة علامتدهی را در راستای حل این نوع عدم تقارن اطلاعاتی به کار میبندیم.
چگونه میتوانین این گونه عدم تقارن اطلاعاتی را در راستای کاهش ریسک سقوط قیمت سهام حل کنیم؟ اسپنس(1973) مدلی را برای تشریح عدم تقارن اطلاعاتی در بازار شغل مطرح نمود که در واقع خلا اطلاعاتی بین جویندگان شغل و مدیران منابع انسانی است.
جویندگان شغل چگونه این عدم تقارن اطلاعاتی را بهبود میدهند؟ البته آنها در نقش علامتدهنده ممکن است اطلاعاتی از قبیل میزان تحصیلات یا مجوزهای حرفهای خود را به مدیران ارسال و عرضه کنند.
هنگامی که مدیران این نوع سیگنالها را دریافت میکنند، تصمیمگیری خواهند کرد که آیا جویندگان شغل مزبور را استخدام نمایند یا نه. این فرایند موجب بهبود عدم تقارن اطلاعاتی از سوی علامت دهندگانی میشوند که پیامی عینی را به دریافت کنندگان منتقل میکنند.
به منظور بهبود عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایه گذاران در بازار سرمایه، شرکت باید مجموعهای از سیگنالها در مورد عملیاتهایش را به سرمایه گذاران ارسال نماید.
سیگنال اصلی میتواند گزارشات مالی از قبیل عملکرد حسابداری باشد اما بسیاری از سیگنالها صرفا برای افشاسازی دیگر اطلاعات غیرمالی در مورد شرکت قابل استفاده هستند.
این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال میباشد که چه رابطهای بین مسئولیت اجتماعی شرکت و ریسک سقوط قیمت سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
بحث و بررسی
رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و ریسک
امروزه دغدغه بسياري از مديران سرمايه گذاري، دقت در برآورد ريسك و در پي آن، مديريت ريسك جهت كاهش آن به حداقل ممكن است (رستمی و نیک نیا، 1392).
دو موضوع ریسک و بازده، موضوع های اساسی در نظریات سرمایه گذاری هستند و در این مورد دو دیدگاه بسیار مهم وجود دارد که بر اساس آن، نخست، سرمایه گذاران فقط زمانی ریسک را تحمل می کنند که بازده اضافی به دست آورند و بعد ریسک با تنوع بخشی کاهش مییابد که اخیرا مورد توجه بسیاری از سرمایه گذاران قرار گرفته است و شناسایی تاثیر آن مسئله ای است که کمتر به آن پرداخته شده است.
بورس اوراق بهادار به عنوان یکی از زیر مجموعه های مهم بازارهای سرمایه می تواند نقش برجسته در شکوفايی اقتصاد هر کشور داشته باشد به همین دلیل است که بیشتر توجه گردانندگان اقتصاد هر جامعه، به سمت رشد و توسعه بورس اوراق بهادار می باشد.
چندین سال گذشته شاهد افت چشمگیر اقتصاد جهانی بوده است که به افزایش مباحث داغ در زمینه مشکلات عمده ارزیابی خطر و مدیریت آن در رسانه های اقتصادی انجامیده است.
همانگونه که توسط متخصصان دانشگاهی یا افراد حرفه ای تشخیص داده شده است، هر دو مورد چشمپوشی از ریسک شناخته شده و همچنین ارائه پاسخ غلط به ریسک می تواند به مدیریت نامناسب منابع مالی بیانجامد.
همچنین این خطر ممکن است رفاه کارکنان را تهدید کند و موجب اعتصاب یا دست از کار کشیدن کارکنان شود.(حاجیها و فرخی، 1393).
امروزه قیمت ، از جمله برترين شاخص هاي اندازه گيري فعاليت هاي يك واحد اقتصادي است و بدين علت منبع ريسك هم می باشد، بنابراين مقياس هاي ريسك بر مبناي قیمت يك نمايندة منطقي براي تخمين ريسك شركت است.
با توجه به شواهد، وقتي قیمت هاي گزارش شده هموار سازي مي شوند؛ امكان دارد قیمت كل، مخاطره آميزي عمليات را پنهان كند.
در چنين مواردي به نظر مي رسدكه اجزاي قیمت از قبيل: اقلام تعهدي و جريان هاي نقدي عملياتي، نقش مهمي در سنجش ريسك ايفا مي كنند(حاجیها و فرخی، 1393).
امروزه بسياري از صاحبنظران معتقدند كه به دلايلي همچون خصوصي سازي و انتقال قدرت اقتصادي از دولتها به سازمانها و در نتيجه، كوچك شدن دولتها، براي حل مشكلات اجتماعي و زيست محيطي، دولتها داراي منابع و قدرت لازم نيستند و سازمانها بايد دولتها را در اين زمينه ياري نمايد.
اگرچه در سالهاي اخير، در سطح جهان، پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي در زمينه ي مسئوليت اجتماعي شركتها صورت گرفته و مديران و سازمانها توجه زيادي به اين مفهوم ميكنند، اما مديران و سازمانهاي ايراني با اين مفهوم تاحدودي بيگانه اند.
رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و ریسک
شايد يكي از دلايل اين فقدان پيشرفت در ايران، اقتصاد دولتي باشد، اما مي توان گفت كه نوع نگرش و بينش مديران ارشد سازمانها به اين مقوله نيز در آن بي تأثير نبوده است.
در مورد مشروعيت و ارزش اتّخاذ اصول مسئوليت پذيري اجتماعي توسط شركت ها، ديدگاه هاي مختلفي وجود دارد.
برخي از صاحب نظران معتقدند كه مشكلات اجتماعي بايد توسط دولتها حل شود.
اين گروه معتقدند كه منابع سازماني براي حل مشكلات اجتماعي، كافي نيست و نبايد منابع سازماني را به منظور حل مشكلات جامعه هدر داد.
گروه ديگري از صاحب نظران معتقدند كه اگرچه دولتها مسئول اصلي حل مشكلات جامعه اند، ولي مشاركت سازمانها در اين زمينه راه گشاست.
اين دسته از صاحب نظران معتقدند كه، از آنجا كه امروزه، قدرت اقتصادي، از دولتها به سازمانها انتقال يافته، مشاركت سازمانها در حل مشكلات اجتماعي ضروري و لازم است .
از طرف ديگر، اتخاذ اصول مسئوليت پذيري اجتماعي براي سازمانها امري هزينه بر است.
اين هزينه ها ممكن است شامل موارد زير باشد: خريد تجهيزات جديدي كه به محیط زیست آسیب کمتری می رساند؛ تغییر ساختار مدیریتی و یا ایجاد کنترل های کیفیت شدیدتر باشد.
منافع اتخاداصول مسئولیت پذیری اجتماعی برای سازمان ها عبارت است از: اعتلای برند و افزایش اعتبار؛ امکان جذب بیشتر منابع سرمایه ای به علت اعتبار تجاری بالا؛ کاهش مخاطرات ناشی از حوادث و اتفاقات تلخ؛ بهبود شرایط محیط کار و در نتیجه ارتقای بهره وری و افزایش تونایی برای جذب و نگهداری كاركنان كه منجر به كاهش جابجايي، غيبت و هزينه هاي آموزش آنان مي شود.
بيشتر صاحب نظران معتقدند كه هزينه هاي مسئوليت اجتماعي، كوتاه مدت و منافع آن اغلب از نوع بلند مدت است. مسئوليت اجتماعي در واقع نوعي سرمايه گذاري براي آينده به اميد كسب مزيت رقابتي پايدار و بلندمدت است.
مديران ارشدي كه داراي ديد كوتاه مدت هستند هزينه هاي كوتاه مدت مسئوليت اجتماعي را بر نمي تابند.
با اين استدلال كه مشكلات اجتماعي فقط به دست دولت ها قابل حل است، از كنار اين مقوله به راحتي مي گذرند. برعكس، مديراني كه داراي ديد بلندمدت مي باشند حاضرند براي بهبود رفاه جامعه، حل مشكلات اجتماعي، آلودگي محيط زيست، بهبود شرايط محيط كار، رعايت حقوق بشر، شركت در امور عام المنفعه و … هزينه كنند تا در بلندمدت بتوانند از پيشرفت اجتماعي بهره مند شده و از سوي ديگر، در جامعه و در بین مشتریان و ذی نفعان خود، برای خود اعتبار و شهرت کسب کنند .
نگرانیهای شرکت به طورقابل توجهی بر مسائل محتوای اجتماعی تمرکز می کند در حین حل مسئله، عملکرد اقتصادی را به منظور راضی کردن سهامداران و عمل کردن در حالت مسئولیت های اجتماعی برای سود جامعه به عنوان یک کُل به حداکثر می رسد.
نگرانی های اجتماعی، اقتصادی و محیطی شرکتهارا مجبور می کند تا سیستم های را یکی کنند که رعایت قانون در تمامی حوزه ها را بررسی کنند .
و بر کالای مشترک برای جامعه به طورعام و سهامداران به طورخاص تمرکز میکند. سهامداران، نقش خود را در تقاضای ویژگی های اخلاقی و رفتارها در سطح شرکت بررسی می کند که به موجب آن تاثیر قوی آن بر فرمول بندی استراتژی ها توسط هیئت مدیران بکار می اندازد.
آنها به شفافیت، درجه تاثیر و تاثیر بر بخشی از مدیران نیاز دارند تا به سودمندی های اقتصادی دست یابند (پاوا و کراوسز، 1996).
از نقطه نظر آکادمیک، افزایش تقاضا در توسعه رفتار تجاری وجود دارد .
انجام پروپوزال مدیریت
رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و ریسک
برای مشاهده مطالب بیشتر به سایت WWW.FARZDON.IR مراجعه نماید .